-
بین خوار و خار٬ یک واو است و بس
پنجشنبه 11 تیرماه سال 1388 16:07
آنکه خاری مــینــهـد بــر دستِ کـَس خوار گردانــد خودش را پیــــش و پس بین خوار و خار٬ یک واو است و بس تا ســــرای دیــگر ما٬ یـــک نـَفـَس (از کتاب « مثنوی آدمها »٬ انتشارات آشیان )
-
مغز او تاریکتر از صد شب است
شنبه 6 تیرماه سال 1388 14:17
بخشی از کتاب « مثنوی آدمها »٬ نشر آشیان: یـــک طــرف٬ کــارش بـــــرای دیــــــــگـــری میپـذیـــــــرد دیـــــگــری را چـــــون ولـــی هـــر چـــــه گوینـــــدش٬ نگردانــد ســـرش بــر سـرش کوبـنــــــد مــانــنــــــــدِ خــرش! «این طـــرف رو»؛ زود ایـــــن ســو مـیدود! «آن طـرف»؛ بــر چشم٬ دستاش مینهد! گـر...
-
من نمیفهمم که چگونه برخی آدمها٬ خودفروشی میکنند!!
جمعه 5 تیرماه سال 1388 03:45
هر چه زور میزنم و تلاش میکنم که «خودفروشی» را بفهمم٬ بدبختانه یا خوشبختانه٬ نمیتوانم بفهمم! من سکوت را میفهمم؛ ترس را میفهمم؛ محافظهکاری را میفهمم؛ سیاستورزی را میفهمم؛ کوتاهآمدن را میفهمم؛ مدارا را میفهمم؛ سیاسینبودن را میفهمم؛ هوادار این و آن خط و جناحبودن را میفهمم؛ یکسویهنگری را میفهمم. من...
-
بیگمان در انتظار صد عِقاب
چهارشنبه 3 تیرماه سال 1388 21:03
بخشی از کتاب « مثنوی آدمها »: یــک طــــرف، کــارش ستـــمکــاری بُوَد خـــــون، هـمـــاره، از کفاش جـاری بُوَد ظــالــــم است او، بــی ترحـم، بی خدا جـــــــــان او٬ از جــــــــان آدمهـــا، جدا آبِ او٬ خـــــون ضــعـیـــفـان است و بس خـوابِ او٬ تـنهای بی جـان است و بس یک کفاش پول است و سکه، اسکناس یـــک کــفِ...
-
جهان را اینگونه نیز میتوان دید
سهشنبه 2 تیرماه سال 1388 17:21
از کتابِ « مثنوی آدمها » میگویم؛ باشد که درمانی آرامشبخش برای دردِ دردمندانِ این دیار باشد: نگاه واقعبینانه به جهان: زشت٬ زیــــبـا نیـست؛ باشـد سودمند گر نبـاشــــد «زشت»٬ زیــبایـــی: چرند زشت و بــــد٬ جـــرم و خــطا٬ انـــدوهِ ما ایبـسـا خـیـــــــری رســانـنـــــد از قــفا هر بدی ـ چون هست ـ یک نفعی درش بــی...
-
جهان را اینگونه نیز باید دید
دوشنبه 1 تیرماه سال 1388 23:24
از کتابِ « مثنوی آدمها » میگویم؛ باشد که درمانی آرامشبخش برای دردِ دردمندانِ این دیار باشد: نگاه واقعبینانه به جهان: زشت٬ زیــــبـا نیـست؛ باشـد سودمند گر نبـاشــــد «زشت»٬ زیــبایـــی: چرند زشت و بــــد٬ جـــرم و خــطا٬ انـــدوهِ ما ایبـسـا خـیـــــــری رســانـنـــــد از قــفا هر بدی ـ چون هست ـ یک نفعی درش بــی...
-
دلام سخت گرفته است
یکشنبه 24 خردادماه سال 1388 13:53
ماهها پیش از این٬ (همچون اکنون ) دلام سخت گرفته بود و اندوهی سنگین٬ درون ام را پر کرده بود که « مثنوی آدمها » را با این بیتها آغاز کردم: حق و باطل٬ این طـرف یا این طرف؟! آن کدامین سوست فـــــردِ با شرف ؟! با شرف در بی شرف گم گشته است آدمـــکها٬ آدمـــکها٬ مستِ مست! ادعـــای دوستـــی٬ در دشــمـنـــــی! آن...
-
او تناش اینجا، خیالاش در دِه است
چهارشنبه 20 خردادماه سال 1388 18:32
بد نیست در خور ِ این روزها و روزگار، از پندارگویان و پندارپروران بگوییم. در کتابِ « مثنوی آدمها » انتشارات آشیان دربارهی اینگونه آدمها، اینگونه آمده است: یـــک طـــرف، پنـــداربافی، کار اوست زنــــدگــی، پنــــــدارهـــای تار اوست رهنــمــای راهِ او، تــنـــــــهــا، خــیـــال آن زبـــانِ عـــقـــــل والا،...
-
فیض و فضل
پنجشنبه 7 خردادماه سال 1388 12:01
فیض ٬ هـمـــواره نـشـان فضـل نیست فیض٬ بـی فضل ار بُوَد٬ جـز هزل نیست رذل اگر فیــضی در او باشد٬ چه سود؟! فیــض اگـــــر افــضل نباشــد٬ کو وجود؟! فـضـل٬ اخــــلاق است و انسانیت است اصــل در هــــــر فـیـــضورزی٬ نیت است هــــر فـضیـلت٬ فیــض حـــق باشد مدام نیــست هــر فیضــی فضیـــلت؛ والسلام فــضل میخواهـــــی؟!...
-
عاشقان: سوار بر اسبِ تناقض!
دوشنبه 4 خردادماه سال 1388 21:27
آن طــرف را بـنـــگریـــــــد ای مــردمان! با همه باشد؛ ولـــی تنــهـا ست جان! او بــلـنـــــد است و بـلـنـــــدی٬ جای او خــــاکِ پـانـاخــــورده٬ زیــــــــــرِ پــای او وقـتِ باکـَسبـــــــودناش٬ تــنــــهــا بُوَد وقـتِ تــنـــــهـایــی٬ کســـی آنجــا بُوَد بــــــــودن او بــــــــودن در خــویــــشـتـن هـــم...
-
نخستین گام: خودشناسی
جمعه 1 خردادماه سال 1388 22:55
این٬ نخستین گام باشد؛ بشنوید: (پـرده از ایـن چشم٬ باید برکشید) خویش را بشناس اول٬ خویش را تا بـدانـــی فــرق نــوش و نیـش را (از کتاب « مثنوی آدمها »)
-
ستیزهها جنونآمیز شده است!
چهارشنبه 30 اردیبهشتماه سال 1388 15:55
درگیریها و ستیزها و ستیزهها در سیاست و ورزش و فرهنگ٬ بس بالا گرفته است. اینگونه مینماید که اینچنین ستیز و ستیزهای٬ چندان پیشینهای ندارد. در چندین و جند سال پیش از این٬ ندیدهام که آدمها و گروهها٬ اینگونه جنونوار٬ به جان یکدیگر بیفتند و پردهها بدرند. مربی تیم ملی جامعهی ما (مایلیکهن) نامهای بس تند و...
-
پیوند میان عشق و تقوا
یکشنبه 27 اردیبهشتماه سال 1388 23:27
متقی٬ بی عشق٬ خسته میشود عشق بی تقوا٬ شــکسته میشود (از کتاب «مثنوی آدمها»)
-
شهر خراب و شهر سراب
یکشنبه 27 اردیبهشتماه سال 1388 00:13
شــهــر پر از ناسره: شــهـــری خراب شهر سرشار از سره: شهری سراب از کتاب «مثنوی آدمها»
-
«مثنوی آدمها» در نمایشگاه کتاب
شنبه 26 اردیبهشتماه سال 1388 14:47
نمایشگاه کتاب٬ شبستان٬ راهرو ۳۲ ٬ انتشارات آشیان برای توضیح بیشتر٬ به این بخشها بنگرید: بخش نخست بخش دوم بخش سوم بخش چهارم بخش پنجم بخش ششم بخش هفتم بخش هشتم بخش نهم بخش دهم بخش یازدهم بخش دوازدهم بخش سیزدهم بخش چهاردهم
-
چرخش باطل افشاگریها و پاسخدهیها
شنبه 26 اردیبهشتماه سال 1388 07:56
سرزمین ما ایران٬ داستان شگفتی دارد: آنگاه که از شهرونداناش هستی٬ دروغ و فسادِ شهریاراناش را افشا میکنی؛ و آنگاه که از شهریاراناش هستی٬ افشاگریهای شهرونداناش را برنمیتابی و آنها را تهمت میخوانی! بهتازگی خواندم که احمدینژاد میخواهد تهمتها را پاسخ بگوید!! اما یادمان نرفته است که هماین آقا٬ پیش از...
-
«مثنوی آدمها» در نمایشگاه کتاب
جمعه 25 اردیبهشتماه سال 1388 13:20
نمایشگاه کتاب٬ شبستان٬ راهرو ۳۲ ٬ انتشارات آشیان
-
توانای حقیقی
جمعه 25 اردیبهشتماه سال 1388 11:48
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 نمایشگاه کتاب٬ شبستان٬ راهرو ۳۲ ٬ انتشارات آشیان بخشی از کتاب «مثنوی آدمها»: آن طـــرف را بـــنــگــریـــــــد ای قـــلــدران! او نـــجـــنـــــگـــد بــا شـــــــلان ِ نــاتــــوان مــــــــیدهــــــد؛ امـــــــــا بـــدون مــنــتــی از...
-
نشانهی دینفروشها
پنجشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1388 17:58
نمایشگاه کتاب٬ راهرو ۳۲ ٬ انتشارات آشیان بخشی لز کتاب «مثنوی آدمها»: دینفروشان یــــــک طـــرف٬ دیـــنداریاش سـوداگریست ایـــــــنچنیــــــن کس٬ از خدای دین٬ بریست دیــــــــــن بــــــــرای او فقط یــــــک ماکت است کــفـر پنـــــهاناش هـــمـیــــــشه ساکت است راز میـــل او بـــه دیـــــــن٬ ایـــــــن هست...
-
«مثنوی آدمها» در نمایشگاه بین المللی کتاب
پنجشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1388 12:56
نمایشگاه کتاب٬ شبستان (ناشران داخلی)٬ راهرو ۳۲ ٬ انتشارات آشیان
-
دروغگوها
پنجشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1388 10:54
نمایشگاه کتاب٬ راهرو ۳۲ ٬ نشر آشیان بخشی از کتاب «مثنوی آدمها»: دروغگویان: یک طـرف، عادت، فریب است و دروغ آب را آمـــیـــــختــــن با کشـک و دوغ مــی فـــریـــبـد؛ صد دروغ آرد به پیش تا به یک جایی رسد؛ کم، یا که بیش ایــــن بـــرای چـــــه؟! بــــرای نـان بُوَد ایــــن چـنیـــــن نانــی، حـرام جان بُوَد نـــان...
-
بخشی از کتاب «مثنوی آدمها»/دروغگویان (بخش پانزدهم)
چهارشنبه 23 اردیبهشتماه سال 1388 14:20
نمایشگاه کتاب٬ شبستان٬ راهرو ۳۲ ٬ نشر آشیان بخشی از کتاب: دروغگویان یک طـرف، عادت، فریب است و دروغ آب را آمـــیــــــختــــن با کشـک و دوغ مــی فـــریـــبـد؛ صد دروغ آرد به پیش تا به یک جایی رسد؛ کم، یا که بیش ایــــن بـــرای چــــــه؟! بــــرای نـان بُوَد ایــــن چـنیـــــن نانــی، حـرام جان بُوَد نـــان اگــــر...
-
«مثنوی آدمها» در نمایشگاه بین المللی کتاب
چهارشنبه 23 اردیبهشتماه سال 1388 00:16
نمایشگاه کتاب٬ شبستان (ناشران داخلی)٬ راهرو ۳۲ ٬ انتشارات آشیان
-
گزیدههایی از کتاب «مثنوی آدمها» (بخش چهاردهم)
سهشنبه 22 اردیبهشتماه سال 1388 20:28
ادامهی گزیدههای کتاب (قسمت هشتم): عشق، «حالت» هست؛ «فهمی» نیست آن فــهــم ذهـنـــی، هـست مـــخـلـــــوقِ زمــان ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ حالتِ عشق از دلِ حال است و بس عشــق آینــــده: خیـالـی بس عبث! ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ عشق، در حال است و در حال است و حال «خواستــن»، در عشـقهــا،...
-
«مثنوی آدمها» در نمایشگاه
دوشنبه 21 اردیبهشتماه سال 1388 12:21
نمایشگاه کتاب٬ شبستان (ناشران داخلی)٬ راهرو ۳۲ ٬ انتشارات آشیان
-
گزیدههایی از کتاب «مثنوی آدمها» (بخش سیزدهم)
دوشنبه 21 اردیبهشتماه سال 1388 10:35
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 ادامهی گزیدههای کتاب (قسمت هفتم): هر وجودی، از جهاتی، دیدنیست دیــدنــیهـا را مگو اهــریمنیست ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ خوبها خوباند، اما، خودنگر نیـــکورزیهای آنان، بوی زر! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ ایـن جهان را...
-
نمایشگاه کتاب و تورم فرهنگی!
یکشنبه 20 اردیبهشتماه سال 1388 00:12
جمعه عصر٬ به نمایشگاه بینالمللی کتاب رفتم. جمعیت بسیار زیادی به نمایشگاه آمده بودند. بهراستی که شگفتانگیز بود اینهمه جمعیت! این نمایشگاه و این جمعیتِ عجیب و غریب٬ چیزیست که هم میمون و فرخنده است و هم نامیمون. خوبیها و بدیهای ویژهی خود را دارد. نمیتوان یکسره از این رویدادِ اجتماعی٬ بد گفت؛ و نمیتوان یکسره...
-
«مثنوی آدمها» در نمایشگاه
جمعه 18 اردیبهشتماه سال 1388 13:26
نمایشگاه بینالمللی کتاب٬ راهرو ۳۲ ٬ انتشارات آشیان
-
گزیدههایی از کتاب «مثنوی آدمها» (بخش دوازدهم)
جمعه 18 اردیبهشتماه سال 1388 12:13
ادامهی گزیدههای کتاب (قسمت ششم): این جهان٬ سرشار از ناعاشقان عاشقان٬ بس اندکاند و بس نهان ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ درجـهـانبــودن٬ همانا بودن است بودن ِ بی دیگران٬ نفی «من» است ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در تناقض٬ هشت وحدت شرط دان در مـعـانـی٬ ایـــن عــددها پرت...
-
آدمها عقلشان به چشمشان است
جمعه 18 اردیبهشتماه سال 1388 11:55
آدمها عقلشان به چشمشان است. تا دکترا نگرفتهای، هرچه بگویی، به هیچ میگیرند؛ و هنگامیکه دکترا بگیری، سخن پوچات را همهچیز میدانند. آدمها عقلشان به چشمشان است. تا کتابی ننوشتهای، نوشتههایات را نیمنگاهی هم نمیاندازند؛ و هنگامی که همان نوشتهها، کتاب میشوند، هاژ و واژ میمانند و با چشمانی درشت میگویند:...