بوسه‌ گرگ

گرگی ... بوسه‌ای ... با همه ... و ... بر همه (از من / درباره‌ی هر آنچه که در من / می‌گذرد)

بوسه‌ گرگ

گرگی ... بوسه‌ای ... با همه ... و ... بر همه (از من / درباره‌ی هر آنچه که در من / می‌گذرد)

گزارشی از آزمون‌ها و مصاحبه‌های دکتری (بخش نخست)


شرکت در آزمونِ سراسریِ دکتری، امروزه، هزینه‌های مادی و معنویِ کمابیش فراوانی دارد. در گام نخست، شرکت در کنکورِ تستی سراسری‌ست که هزینه‌ی ثبت نام‌َ‌ش 35 هزار تومان است. و اگر خدایی‌ْنکرده مجاز شوی (!)، تازه سختی‌ها و مصیبت‌ها و سرگردانی‌ها و دوندگی‌ها و پول‌خرج‌کردن‌ها آغاز می‌شود! ...
پس از انتخابِ رشته و دانشگاه، به حداکثر پنج دانشگاه، دعوت به مصاحبه می‌شوی. و برای هر یک از این مصاحبه‌ها، جداگانه، باید هزینه‌ی مادی بپردازی؛ برخی، 25 هزار تومان می‌گیرند و برخی 50 هزار تومان! برخی دانشگاه‌ها افزون بر مصاحبه، آزمونِ کتبی نیز می‌گیرند ... . و من بد ندیدم که روندِ آزمون‌ها و مصاحبه‌های خودم را در این وبلاگ بنگارم؛ به این امید که برای مسئولان و استادان و نامزدانِ آینده‌ی آزمونِ دکتری، سودمند باشد.

از آزمونِ سراسری آغاز می‌کنم؛ و سپس یکی یکی، درباره‌ی آزمون‌ها و مصاحبه‌های دانشگاه‌ها می‌گویم:

آزمون سراسری و تستی کنکور:
از دیدِ من، این آزمون، چندان استادارد نبود. برخی از پرسش‌ها نه سخت، بل‌که غیر طبیعی بود؛ به ویژه پرسش‌های فلسفه اسلامی! من بر این گمانَ‌م که اگر خودِ پور ِ سینا و ملای شیرازی و شیخ شهید، زنده می‌شدند و در این آزمون شرکت می‌کردند، نمی‌توانستند به همه‌ی آن‌ها پاسخ بدهند، چه رسد به استادانِ عزیز کنونی ما! برخی پرسش‌ها بسیار بسیار جزیی و ریز بودند! گویی طراح تست‌ها می‌‌خواستند با پرسش‌های بسیار بسیار ریز و جزیی، مچ‌گیری کنند و پوست از سر دانش‌جویان بکنند! معلوم بود که رفته‌اند و حسابی گشته‌اند و پرسش‌های ناشناخته را از گوشه‌ْ‌کنارهای ناآشنا و نادیده و کم‌دیده‌ی کتاب‌هایی مانندِ اسفار و شفا و حکمة الاشراق برگزیده‌اند! ...
تست‌های انگلیسی نیز سخت بود. تست‌های استعدادِ تحصیلی نیز هم‌این‌گونه بود. به گمانَ‌م چندان نیازی به تست‌های استعداد تحصیلی نیست. این‌جور تست‌ها فقط جیبِ ناشرانِ فرصت‌طلب و آماده‌ی سودجویی را پر می‌کند. لابد تا یکی دو سالِ دیگر، نزدیکِ کنکور دکتری که می‌شود، کتاب‌های مهارتِ تست‌زنی در این‌باره، حسابی بازارشان گرم خواهد شد! با این روند، کنکور دکتری نیز تا چند سالِ دیگر، مانند کنکور سراسری کارشناسی، دکانی خواهد شد برای سودجویانِ فراوانِ بازارِ تست و تست‌زنی درباره‌ی استعداد تحصیلی؛ چرا که موفقیت در زدنِ تست‌های هوشی و استعدادی، بیش‌تر، مهارتی‌ست تا هوشی و استعدادی.

ادامه دارد ...

این جهانِ شگفت و آدمیان‌اش گاهی بس آزارنده‌اند

شگفت جهانی‌ست این جهان و شگفت آدمی‌ست این آدم دوپای منطق‌ساز و منفعت‌باز! ریز و درشتِ این آدمیانِ دوپا٬ بس شگفت‌اند و گاه٬ بسی آزارنده. هستند آدمیانی که بسیار دم از خِرد می‌زنند و گاه٬ چنان خِردسوزی می‌کنند که آدمی درمی‌ماند که این‌ها چگونه آدمیانی‌اند! هستند آدمیانی که صد بار دروغ می‌گویند اما هزار بار٬ دادِ راستی و درستی سر می‌دهند! موج‌سوارانِ فریب‌کار و عوام‌فریب را بنگرید که چگونه بر موج فریب می‌نشینند و هزارهزار بیچاره را دلبرانه با خود٬ به این سو و آن سو می‌برند. آری؛ هستند آدمیانی که چیزی جز فریب در سر ندارند اما میلیون‌ها سر٬ مشتاقانه به دنبال‌شان هستند! اکنون، آیا نباید گفت که این جهان و آدمیان‌اش٬ به‌راستی٬ شگفت‌انگیز و گاه٬ آزارنده‌اند؟!... بسیارند آدمیانی که اهل فلسفه‌اند اما فلسفه را اهلی می‌شمارند و اهلی می‌خواهند. هستند آدمیانی که از ادبِ نوشته و نقد می‌گویند اما در نقد و نوشته‌ی‌شان٬ بسی بی‌ادبی‌ها می‌کنند... و آخرین‌اش٬ و البته٬ شاید از دیدی٬ کوچک‌ترین‌اش٬ هم‌این دعوای حافظ و توسعه است. خوب بنگرید و بخوانید حرف‌ها را و نقدها را. بیش‌ترین چیزی که من در این حرف‌ها و نقدها دیدم٬ ندیدنِ یک‌دیگر بود و پیش‌داوری و تعصب (و البته٬ یک‌سوی این دعوا٬ بیش‌تر٬ سوی دیگر را ندیده است و بیش‌تر٬ تعصب داشته است). گویی بد جوری از چیزی پیدا یا پنهان، که شاید جدای از این بحث باشد، خشمگین‌اند! 

گاه که به این چیزها می‌اندیشم٬ سخت آزرده می‌شوم و شکیبایی از دست می‌دهم. می‌دانم که سرشتِ این جهان٬ هم‌این است که هست. از این دید (دیدِ واقع‌گرایانه)٬ چندان گله‌ای نیست. اما از سوی دیگر٬ دیدگاهِ آرمان‌گرایانه‌ام٬ که گاهی گل می‌کند٬ این چیزها را برای‌ام آزارنده می‌کند. چرا درست نمی‌نویسیم و درست نمی‌خوانیم و درست نقد نمی‌کنیم؟! چرا خوب گوش نمی‌سپاریم به یک‌دیگر؟! چرا پیش‌داوری می‌کنیم؟! چرا هنگام خواندنِ یک نوشته و نقد٬ بسیار بیش از این‌که به نوشته و نقد توجه داشته باشیم٬ حواس‌مان به حرف‌های ذهنِ خودمان است؟! چرا بیش از این‌که خوب بفهمیم حرفِ نوشته و سخن نقد چیست٬ در اندیشه‌ی پاسخ دندان‌شکن‌ایم؟! آری؛ این‌ها٬ از دید و دیدگاهی٬ طبیعی‌ست. شاید خودم نیز گاهی دچارش شوم. اما از دیدی دیگر نیز این جور چیزها بس دردآور است و بسی آزارنده.