بوسه‌ گرگ

گرگی ... بوسه‌ای ... با همه ... و ... بر همه (از من / درباره‌ی هر آنچه که در من / می‌گذرد)

بوسه‌ گرگ

گرگی ... بوسه‌ای ... با همه ... و ... بر همه (از من / درباره‌ی هر آنچه که در من / می‌گذرد)

آزمون‌ها و مصاحبه‌های دکتری

امسال با اصرار خانواده و برخی دوستان، در آزمون دکتری شرکت کردم و مجاز شدم. از حدود دو ماه پیش، کارم فقط این شده است که به آزمونِ کتبی و شفاهی و مصاحبه‌ی این دانشگاه و آن دانشگاه بروم؛ آن‌هم چه مصاحبه‌هایی!! واقعن خیلی خسته‌کننده و گاهی رنج‌آور!! ... بسیاری از استادانِ عزیز، برخوردی مناسب داشتند اما برخی، اصلن برخوردِ درخوری نداشتند. گویی در برج عاج نشسته‌اند و بر تختِ سلطنت تکیه زده‌اند و با رعیتِ‌شان دیدار دارند! و من، اتفاقن، حقارت را در چشمانِ این تخت‌نشینانِ متوهم دیدم. شاید به زودی، گزارش مفصلی در این باره بنویسم؛ به این امید که هم استادنِ گرامی، اگر نوشته‌ی مرا می‌خوانند، برای‌شان سودمند افتد، و هم نامزدهای آینده‌ی آزمون‌های دکتری.

ای بت‌پرست



حـرفِ دیـن، تنها دو حرفِ سـاده است
یک: مرنجان؛ دو: مرنج؛ ای بت‌پرست!!
(مثنوی آدم‌ها، دفتر اول)