بوسه‌ گرگ

گرگی ... بوسه‌ای ... با همه ... و ... بر همه (از من / درباره‌ی هر آنچه که در من / می‌گذرد)

بوسه‌ گرگ

گرگی ... بوسه‌ای ... با همه ... و ... بر همه (از من / درباره‌ی هر آنچه که در من / می‌گذرد)

خار و خوار در مثنوی آدم‌ها

 

میانِ واژه‌ی «خار» و «خوار»، یک واو فاصله است. حالا کسی که نسبت به مردم، مانند خار است، خبر ندارد که تا «خوارشدن» و نیز تا «سرای دیگر»، فاصله‌ی بسیار اندک دارد. هم‌آن‌گونه که از «خار» تا «خوار»، یک واو فاصله است، از «خاربودن» تا «خوارشدن»، و نیز از این سرا تا آن سرای دیگر نیز یک نَفَس فاصله است! و البته همه‌ی ما آدم‌ها، اندک یا بیش، می‌توانیم خار باشیم.