«پولیتیا»، پس از کتابِ «نوامیس»، بزرگترین کتاب افلاطون است. واژهی پولیتیا از «پولیس» (شهر) ساخته شده است. فرانسویها آن را به «جمهوری»، و آلمانیها آن را به «دولت» برگرداندهاند. بسیاری از ایرانیها نیز به پیروی از فرانسویها، آن را «جمهوری» گفتهاند. اما روشن است که اینها هیچکدام برگردانهای رسایی نیستند و با محتوای کتاب، که دربارهی روشهای کشورداریست، دمسازی و همسازی ندارند. برخی از پژوهشگران، دو برگردان دیگر برایاش گفتهاند: «روش شهرداری»، «روش کشورداری». برگردان نخست را چندان نمیتوان پذیرفت؛ چرا که در زبان فارسی امروز، «شهرداری»، به معنای ادارهایست که کارش سر و ساماندادن به شهری از شهرهای یک کشور است. و در پولیتیا، هیچ و هرگز چنین چیزی نیست. برگردان دوم، از یک دید، بهترین برگردان است. آنچه در پولیتیا آمده است، درست همین است (کشورداری). تنها عیبِ این برگردان این است که چندان به واژهی پولیتیا وفادار نیست. آنچه در واژه آمده است (همانگونه که در آغاز گفتیم) «شهر» است و نه «کشور». شاید بهترین کار این باشد که نام کتاب را در زبان فارسی، همان «پولیتیا» بگوییم و هیچیک از برگردانها را بهکار نگیریم. و البته در صورتِ بهکارگیری، آنگونه که گفتیم، بهترین برگردان، «روش کشورداری» است.
یاد دارم که در طفلی، متعبدی بودمی و شبخیز و مولعِ زهد و پرهیز. شبی در خدمتِ پدر، علیهالرحمة، نشسته بودم و همهشب، دیده بر هم نبسته و مصحفِ عزیز در کنار گرفته و طایفهای گرد ما خفته. پدر را گفتم: یکی از اینان سر بر نمیدارد که دوگانهای بگذارد! گفت: جان پدر، تو نیز اگر بخفتی، به که در پوستین مردم افتی. (گلستان سعدی)