بخشی از کتابِ «پرتوی بر قاعدههای زبان عربی»:
کلیدِ طلایی:
مستثنای مفرغ، تنها و تنها، در جملههای منفی یا پرسشی میآید. به سخن دیگر، جملهی مثبت و غیر پرسشی، هیچ و هرگز مُفرّغ نمیشود. اما و دو صد اما، دقت کنید و حواستان باشد. وارونهی این سخن، درست نیست. به سخن سنجیدهتر، هر مستثنای مفرغی، منفی یا پرسشیست اما هر جملهی منفی یا پرسشی، مفرغ نیست. یعنی میتوان جملهای منفی یا پرسشی داشت که مفرغ نباشد، مانندِ «لایفوز الناسُ إلا المُجدین منهم»؛ اما نمیتوان استثنای مفرغی داشت که منفی یا پرسشی نباشد. این سخن را هیچگاه فراموش نکنید:
هر گردویی، گرد است اما هر گردی، گردو نیست.
و یک نکتهی طلایی منطقی:
این سخنی که در این کلید گفتم، نمونهایست از صدها نمونهی دیگر. سخن این است که هر گزارهی کلی و مثبت (یعنی گزارهی «هر y x است»)، هنگامی که موضوع و محمولاش را وارونه کنید، دیگر، نمیتواند و نباید کلی باشد: بعضی yها، x هستند. این نکته، نکتهایست منطقی که در همهی دانشها درست است و کاربرد دارد. در دانش «منطق» میگویند که: «عکس قضیهی موجبهی کلیه، موجبهی جزئیه است».
صفحهی 254 و 255
چندین و چند ماه است که پشت درهای ارشاد ماندهام. نمیدانم چرا مجوزدادن٬ اینهمه به درازا میکشد! اگر این وضعیت بخواهد ادامه داشته باشد٬ باید ۱۵۰ سال عمر کنم تا بتوانم همه یا بخشی از نوشتههایام را چاپ کنم! یاد چند سال پیش افتادم که به جوانانی که در کنکور قبول نمیشدند، میگفتند: «پشت کنکوریها».