بوسه‌ گرگ

گرگی ... بوسه‌ای ... با همه ... و ... بر همه (از من / درباره‌ی هر آنچه که در من / می‌گذرد)

بوسه‌ گرگ

گرگی ... بوسه‌ای ... با همه ... و ... بر همه (از من / درباره‌ی هر آنچه که در من / می‌گذرد)

افلاطون و سه پیامدِ ستم‌گری‌های دولت‌ها

۱. تخم جدایی و دشمنی و کینه‌ورزی را در میان جمع و جمعیت می‌پاشد. [فروپاشی اخلاقی]
۲. تخم جدایی  و دشمنی را در میان خودِ زمام‌داران می‌پاشد [فروپاشی درونی]
۳. تخم جدایی و دشمنی را در میان زمام‌دارِ ستم‌گر و عادل‌ها (مخالفان) می‌پاشد [فروپاشی بیرونی]  

                                                           کتاب پولیتیا٬ کوتاه‌شده‌ی بند

افلاطون٬ دادگرها٬ و ستم‌گرها

[مردم] می‌گویند که عادل٬ [همواره] ... شکنجه خواهد دید و به زندان خواهد افتاد و سرانجام٬ به دار آویخته خواهد شد و... اما ستم‌گر٬ ... نخست این‌که حکومت را به آسانی به چنگ می‌آورد (زیرا خود را نزد مردم٬ عادل نشان می‌دهد)؛ دوم این‌که... با هر که بخواهد٬ پیوندهای زناشویی و شخصی و اقتصادی بر قرار می‌کند و مالِ فراوان می‌اندوزد و... دشمنان را سرکوب می‌کند و دوستان را می‌نوازد و بسی به‌تر از عادل‌ها٬ به خدایان٬ خدمت می‌کند و به آن‌ها قربانی می‌دهد و به پرستشگاه‌ها هدیه می‌دهد. 

                                                                  افلاطون٬ پولیتیا٬ بندِ ۳۶۲