بوسه‌ گرگ

گرگی ... بوسه‌ای ... با همه ... و ... بر همه (از من / درباره‌ی هر آنچه که در من / می‌گذرد)

بوسه‌ گرگ

گرگی ... بوسه‌ای ... با همه ... و ... بر همه (از من / درباره‌ی هر آنچه که در من / می‌گذرد)

خنده بر جنازه!!



بارها گفته‌ام که مظلوم، مظلوم است؛ چه در سوریه؛ چه در عراق؛ چه در یمن؛ چه در لبنان؛ و چه در پاریس. جنایت‌کاران، همه‌جا دارند جنایت می‌کنند! ... اما در این میان، یک اتفاق تازه دارد می‌افتد! ... من هیچ و هرگز نمی‌فهمم! ... کف‌زدنِ بالای سرِ جنازه‌های پاریسی، چه معنا دارد؟؟؟!!! ... انگار دلِ برخی، خنک شده است!!! ... شگفت‌ْروزگاری‌ شده است این روزگارِ پر از ستم‌کاری و فریب‌کاری و کینه‌ورزی و عقده‌بازی و جنایت! ... در سوریه؛ ... در فلسطین؛ ... در یمن؛ ...و اکنون،‌ در پاریس!



زر برای زنده‌گی یا زنده‌گی برای زر؟!