بخشی دیگر از تقریراتِ بنده از کلاس فلسفهی اسلامی دکتر سروش (حدود 30 یا 35 سال پیش):
قانون علیت: قانون همه یا هیچ
قانون علیت در فلسفه اسلامی، قانونِ «همه یا هیچ» است. نمیتوان علیت را پذیرفت اما سنخیتِ علت و معلول را نپذیرفت (مثل متکلمان اسلامی که نپذرفتند!). در فلسفه اسلامی، مراد از علیت، یک جمله است: «از هر علتی، هر معلولی زاییده نمیشود». به همین سادهگی. یعنی نفیِ سنخیت نفی علیت است؛ زیرا اگر هر علتی، هر معلولی را بزاید، به معنای این است که اصلن علیتی در کار نیست! یعنی اینجور میشود که «از همه چیز، همه چیز ممکن است زاییده شود!!» علیت، یک سیمانیست که همهی این جهان را به هم پیوند میدهد. با پذیرشِ علیتِ فلسفی، هر حادثهیی در جهان را با همهی حوادثِ دیگر پیوند میدهید.
مثال: عللِ آمدنِ شما در این کلاس چیست؟ میتوان گفت که بیکران علت در میان است! اگر بنزین نبود، ممکن است شما اینجا نبوده باشید. خودِ بنزین، چهگونه درست شده است؟ از مشتقات نفتی. حال، اگر نفت، تصفیه نمیشد، ...! نفت چهگونه تصفیه شده است؟ از طریق علم. خودِ علم نیز داستانها و سرگذشتها دارد. عالمان و ابزار علم و تکنولوژی و خدمتکارِ آزمایشگاهِ علم و شهری و روستایی و کشاورز و ... همه و همه و همه، در آمدنِ شما به اینجا، دخیل بودهاند!
اصلن علمای گذشتهی اسلامی، یکی از دلائلِ وحدت وجود را «علیت» میدانستند.
اگر یک ذره را بر گیری از جای
خلل یابد همه عالَم، سراپای
شبستری
حتا انکار و نفیِ کلیتِ علیت نیز منجر به انکارِ خودِ علیت میشود؛ چرا که قانون علیت، قانونِ همه یا هیچ است.