بوسه‌ گرگ

گرگی ... بوسه‌ای ... با همه ... و ... بر همه (از من / درباره‌ی هر آنچه که در من / می‌گذرد)

بوسه‌ گرگ

گرگی ... بوسه‌ای ... با همه ... و ... بر همه (از من / درباره‌ی هر آنچه که در من / می‌گذرد)

خودشناسی در کتاب مثنوی آدم‌ها

  




                           «خــود» بخـواهـی؟ بی صفت٬ خود را ببین        

                            گر چون‌ایــن کـردی٬ نه آن باشــی، نه این





نظرات 6 + ارسال نظر
حامد شنبه 28 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 06:29 ب.ظ

منظور از بی صفت و نمیفهمم فکرم مشغول کرده

صفت‌های ما، همگی، پوچ و توخالی‌ست. بخشنده‌ای که خود را بخشنده بداند، بخشنده نیست. و این‌گونه است همه‌ی صفت‌های ما آدمیان.

محسن یکشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 05:53 ب.ظ http://salambarma.blogfa.com/.

سلام
به نظر من انسان وقتی به اصل خود می پیوندد که به فقر مطلق برسد و بی همه چیز شود بی خود ، بی اختیار ، بی صفت و بی بدن و بی خیال ......

مولانا معتقد است جوهر انسان فقر است و سوای آن عرض است .

سلام جناب کریمی
حق با مولاناست. انسان چیزی جز فقر نیست

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 2 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 05:53 ب.ظ

بیتهای حکیمانه و نغزی است. باید تهیه کرد این کتاب را

سلام جمعه 3 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 04:01 ب.ظ http://www.alirezafouladi.blogfa.com

سلام بر سید عزیز.
آقا، ما شده ایم خوشه چین نکته های ناب شما. همیشه از این خانه سبکبار و پربار برمی گردیم.
دقیقا واقعیت انسان مثل شیشه ی خدشه ندیده است و خدشه های این شیشه مانع شناخت دقیق ذات آن.
فقط یک نکته که همیشه موقع آمدن به اینجا ذهنم را برمی انگیزد. نوشتن چنین به صورت چون این یا امثالهم را می گویم. اینها ترکیبهای به قول معروف مزجی هستند و جدا کردنشان مثل این است که تار و پود پیراهن را موقع پوشیدن از هم جدا کنیم. این هم برای خالی نبودن عریضه.
تندرست و شاد باشید بزرگوار.

سلام بر فولادی عزیز
گمان می‌کنم، و به راستی گمان می‌کنم که جدانویسی، دست‌کم در شناختِ چیستی و ریشه‌ی واژه‌ها، به‌تر و کارآمدتر است. به‌هرروی، پژوهش چندانی در این‌باره ندارم. بیش‌تر، ذوقی‌ست. اما و دو صد اما، خط فارسی نیز مانندِ همه‌چیزمان، کم یا بیش، بی‌ نظم و بی حساب و کتاب و بی سرپرست است و قانونی یگانه ندارد. کاش فرهنگستانی داشتیم که همه و همه، بی کم و کاست، از آن پیروی می‌کردند. من نیز فروتنانه پیروی می‌کردم و جدا یا پیوسته می‌نوشتم.

حامد جمعه 24 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 04:09 ق.ظ

سلام
و این هم عالی بود!
این حامد بالائیه من نیستم ولی سوالش و جواب سوالش باعث شد بهتر بفهمم.
موفق باشید

سلام و سپاس

سلام جمعه 24 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:13 ب.ظ http://www.alirezafouladi.blogfa.com

سلام.
ایام مبارک و وقت خوش.
امیدوارم تندرست و شاد باشید.

سلام استاد
بر شما نیز این روزها فرخنده باد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد