بوسه‌ گرگ

گرگی ... بوسه‌ای ... با همه ... و ... بر همه (از من / درباره‌ی هر آنچه که در من / می‌گذرد)

بوسه‌ گرگ

گرگی ... بوسه‌ای ... با همه ... و ... بر همه (از من / درباره‌ی هر آنچه که در من / می‌گذرد)

دوست و دشمن در کتاب مثنوی آدم‌ها




                                 ای خدا٬ آن دوستان٬ دشمن شدند!         

                                 دشـمنـان‌ام را نــگـر؛ بـا مــن شدند!





نظرات 1 + ارسال نظر
سلام جمعه 16 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 02:58 ب.ظ http://www.alirezafouladi.blogfa.com

سلام بر سید بزرگوار
این ابیات حکیمانه با هر بار خواندن بهره تازه ای می رساند.
دستتان درد نکند.
بی گمان دوستی و دشمنی نسبی است و با توجه به شرایط چه بسا دوست دشمن شود و دشمن دوست شود.
راجع به بیت قبل که فرموده بودید توضیح بدهم واقعیت این است که به درک خود از آن اطمینان کافی نداشتم و هنوز فکر می کنم نکته ای فلسفی دارد که خود شما لازم است در زمان مقتضی گره آن را بگشایید.
پیروز باشید.

درود بر دکتر فولادی عزیز. سپاس

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد