از دلِ عارف٬ بـه زشتـــــــیها نــگر بــــی قیــاس زشت با زیــــبـا نــگـر
زشت ــ چون زیبا ــ نمایــی از وجود هر دو مـیچرخند در دریـای جـــود
هر وجودی٬ از جهاتی٬ دیــدنیست دیدنیهــا را مگو اهریمنـــــیست
با چنین دیــــدی٬ هـمه٬ زیـبا؛ جلیل گفت زیـنب: مـا رأیـت الا جــمـیـــل
لیک٬ از دیدی٬ در ایــن دنیای پست سر به سر اهریمنانِ پست هست
حِقـد و کیـــن و تهمت و غیبت؛ جفا بــــی مــهــابـا؛ آشــکـارا؛ در خـفــا
خوبها هم٬ گونهای٬ هستند زشت آدمکها٬ زشت٬ در ذات و سرشت
خــوبها٬ خــوباند؛ امــا٬ خـودنــگـر نیــــــکورزیهــای آنــان: بــــوی زر
ایـن جـهان را ویژگی ایـنگونه است اندکی خوباند مردم؛ بیش٬ مست
مثنوی آدمها٬ هادی جعفری٬ آشیان