آن برون٬ نان میخورد خندان و خوش این درون٬ صـــد زخــم بــد؛ امــا٬ خمش
آن برون٬ آن دیـــگـران٬ در حسرتاش این درون٬ افــزون و افــزون٬ وحشتاش
آن برون٬ دلبـستـــهی دارایــی است این درون٬ دلخوش به یک لالایی است
آن برون٬ یــکســــر٬ بـیـفزایــد به نان این درون٬ یـــکســـر٬ بـکـاهــــد از نهان
آن برون٬ از عــــیـــش٬ آکــنــــــده بُوَد این درون٬ بــــیتاب؛ بــــی خـنـــده بُوَد
ای امــان از جــنـــگِ بیــــرون و درون! جان٬ در ایــــن پـیــــکار٬ میگردد زبون!
قشنگ بود !
تصاویر فوری فوری ...حفاریهای زیر مسجدالاقصی را اینجا ببینید
.باید معادلات را به هم ریخت و برای رسیدن به هدف دیوانه شد
هادی عزیز سلام .ممنون از حضورت و خاطره زیبایی که برایم نقل کردی .خوشحالم از آشنایی با شما .
خواهش میکنم فرید عزیز