ابیاتی از هادی جعفری، از کتابِ «مثنوی آدمها»، دفتر چهارم.
موضوع:
فرقِ «جنگِ اخلاقی» و «اخلاقِ جنگ»:
آی اهلِ جنگ؛
بشنو حرف من:
جنگ،
هم آداب دارد،
هم سُنَن
بشنو از من این سخن:
«اخلاقِ جنگ»،
مایهی جنگ است، ای اهل فشنگ
جنگ،
اخلاقی نباشد؛
گوش کن!
مِهرورزی را
در آن،
خاموش کن
جنگ،
بیتردید
از حلوا، تهیست
هیچ سهل و نرمشی در جنگ نیست
«جنگِ اخلاقی» چه باشد؟
یک خیال!!!!
«جنگجویِ سخت» میگیرد مدال
بشنو، اما،
عکسِ این:
«اخلاقِ جنگ»،
هست اِلحاقیّهی گُردان و هَنگ
هیچ گردانی و هنگی در نبرد
حق ندارد رد شود از خط زرد
جنگجویِ واقعی،
خشک است و تیز!
لیک،
فرجامش
چه باشد؟
پشتِ میز!
جنگجویِ واقعی،
اصلاحْجوست!
این،
همان
«اخلاقِ جنگِ» بس نکوست!
سرودهی هادی جعفری، دفتر چهارم «مثنوی آدمها»
حکمت جاوید ( تعلیم و تربیت )
تقلید ، دزدی اعمال دیگران است .
تعلیم اجباری مولّد جباّریت است .
شعار،شعور دزدی است .
علم بی ایمان، فساد را توجیه می کند .
علم حقیقی ھرگز بفروش نمیرسد و بلکه انفاق می شود .
ھیچکس خودش را تربیت نکرده است .
کسی که ربّی نداشته باشد نمی تواند مربّی باشد.
بمیزانی که اطاعت می کنی اطاعت می شوی.
اطاعت که از محبّت نباشد موجب عداوت است .
علمی که به خودشناسی نرسد به خود فروشی می رسد.
آنکه خود را بی نیاز از مربّی می داند تربیت نمی داند.
تربیت شدن با محبّت شدن است .
ھیچکس فرزندش را تربیت نمی کند .
مرد را مرادی تربیت می کند و زن را شوھرش.
زن با تربیت مرید شوھر است .
تربیت نمودن نظر بر ذات کردن است .
غایت تربیت دوست داشتن منکر خویش است .
از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد سوم ص 46
https://t.me/zanashooee2