بوسه‌ گرگ

گرگی ... بوسه‌ای ... با همه ... و ... بر همه (از من / درباره‌ی هر آنچه که در من / می‌گذرد)

بوسه‌ گرگ

گرگی ... بوسه‌ای ... با همه ... و ... بر همه (از من / درباره‌ی هر آنچه که در من / می‌گذرد)

نگاهی تازه به رودلف اتو (از هادی جعفری)، و وضعیتِ جامعه‌ی شِبْهِ شَبَحِ آکادمی!

مقاله‌یی درباره رودلف اتو نوشته‌ام به نام «رودلف اتو، ماده‌ی امر قدسی، و صورت‌های آن». در این مقاله، بحث‌های کم یا بیش پراکنده‌ی اتو را به شکلی دقیق و در چارچوبیِ تازه و نو آورده‌ام. البته مجلاتِ علمی‌ـ ‌پژوهشی، این مقاله را به دو علت، منتشر نمی‌کردند:

1. شیوه‌ی نگارش، ادبی بود.

2. بنده عضو هیئت علمیِ هیچ مرکز علمی نیستم.

و سرانجام منتشر شد. چرا که اولین علت را با دوباره‌نویسی برطرف کردم و زهرِ شیرینِ متن را از آن گرفتم؛ و دومین علت را با قراردادنِ نامِ یکی از اعضای هیئت علمی، برطرف کردم.
می‌بینید؟! این، وضعیتِ جامعه‌ی شِبهِ شَبَحِ آکادمیِ ماست!!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد