برای حلکردنِ مشکلات زندگی، یک راهِ حلِ اصلی و بنیادی وجود دارد:
چهره به چهره شدن با مشکلات،
تماشای خاموش آنها،
کنارآمدنِ شجاعانه و رضایتمندانه با آنها،
اما قبل از اینکه درباره این راه حل بگویم، اشارهیی به راه حل قبلی (یعنی نخودسیاه که کمی قبلتر آوردم) بکنم تا برخی ابهامات برطرف شود:
راه حل نخودسیاه، چیز عجیب و غریبی نیست. همهی ما آدمها، ناخواسته، و صبح تا شب، داریم به نخودسیاه عمل میکنیم! چه عالِم و چه عامی و چه عارف و چه ...
نمونه های نخودسیاههای ما آدمها:
ــ شغل و اشتغال (فکر کنید به جای آن،بنشینید خانه و دیوار را تماشا کنید!!!)
ــ قدم زدن و نشستن و همصحبتی پیرمردها در پارکها
ــ شعرسرودن شاعرها و نوشتن نویسندهها
ــ آشپزی خانمها یا آقایان
_مدرسه و دانشگاه رفتن
میبینید که چیز عجیبی نیست. همه داریم آن را اجرا میکنیم. اگر بیکار و بیعار در خانه بنشینیم، نه افسرده، بلکه دیوانه میشویم!!!
اما اینها کافی نیست. باید در مواقعِ گرفتاریهای سخت و توانفرسا، نخودسیاههای جدید و ابتکاری را به میانِ زندگی بیاوریم. گاهی باید نخودسیاهها را، آگاهانه، خودمان ایجاد کنیم: چه برای خودمان، چه برای بچهیمان، چه برای همسر یا مادر یا پدر یا ...
نخودسیاه، اگرچه (به نوعی) فریبدادنِ مشکل و دور زدن آن است و تسکین و مُسَکّن است، اما ممکن است گاهی جنبهی درمانی نیز پیدا کند. با این حال، به راههای دیگر نیز (مانند راهِ حلی که در پست بعدی خواهد آمد) بیندیشید. اما راه حل نخودسیاه را نیز جدی بگیرید. همین الان که در محل کارتان یا در آشپزخانه یا در ... مشغولید، شما دنبالِ نخودسیاه هستید!
در پست بعدی، در باره دو راه حل نخودسیاه و رو در رو شدن، بیشتر خواهم گفت
وبلاگ خوبی داری
کانال مجله گرام
مجله ای با طعم تلگرام