دفتر پنجم مثنوی آدمها (و همچنین ششم و هفتم)، نوکِ قلهی مثنویهای من است. این دفتر، آغازِ تئوریِ کمابیش جدیدِ بنده درباره انسان و لایههای رویی و زیرینِ اوست. دفترهای قبلی، حرفهای پراکندهی من بودند. از دفتر پنج به بعد، حرفها کاملن منسجم است و در آنها یک تئوریِ مشخصی را ارائه دادهام که تقریبن تازگی دارد. این تئوری، کمابیش آمیختهییست از دیدگاههای افلاطون، کییرکهگور، ویلیام جیمز، نیچه، هایدگر، و کوهن؛ اما با افزودههای خودم، و به ویژه در چارچوب و هندسهی خاص و تازه. متأسفانه انتشارِ این دفتر، به مانع برخورده است...
کوهنوردان میگویند وقتی نزدیکِ نوک قله میشوی، موانع، یکی یکی رخ مینمایند: خستگی، سرما، شیبِ تند، و ...
جنابِ ناشرِ عزیز آشیان، (به عللی،) نمیخواهد آن را منتشر کند!! و پیدا کردنِ یک ناشر خوب، در این بازارِ آشفته، مصیبتیست بزرگ!!