بوسه‌ گرگ

گرگی ... بوسه‌ای ... با همه ... و ... بر همه (از من / درباره‌ی هر آنچه که در من / می‌گذرد)

بوسه‌ گرگ

گرگی ... بوسه‌ای ... با همه ... و ... بر همه (از من / درباره‌ی هر آنچه که در من / می‌گذرد)

جنگ اخلاقی یا اخلاق جنگ؟

ابیاتی از هادی جعفری، از کتابِ «مثنوی آدم‌ها»، دفتر چهارم.

موضوع:
فرقِ «جنگِ اخلاقی» و «اخلاقِ جنگ»:


آی اهلِ جنگ؛
بشنو حرف من:
جنگ،
هم آداب دارد،
هم سُنَن

بشنو از من این سخن:
«اخلاقِ جنگ»،
مایه‌ی جنگ است، ای اهل فشنگ

جنگ،
اخلاقی نباشد؛
گوش کن!
مِهرورزی را
در آن،
خاموش کن

جنگ،
بی‌تردید
از حلوا، تهی‌ست
هیچ سهل و نرمشی در جنگ نیست

«جنگِ اخلاقی» چه باشد؟
یک خیال!!!!
«جنگ‌جویِ سخت» می‌گیرد مدال

بشنو، اما،
عکسِ این:
«اخلاقِ جنگ»،
هست اِلحاقیّه‌ی گُردان و هَنگ

هیچ گردانی و هنگی در نبرد
حق ندارد رد شود از خط زرد

جنگ‌جویِ واقعی،
خشک است و تیز!
لیک،
فرجام‌ش
چه باشد؟
پشتِ میز!

جنگ‌جویِ واقعی،
اصلاحْ‌جوست!
این،
همان
«اخلاقِ جنگِ» بس نکوست!
سروده‌ی هادی جعفری، دفتر چهارم «مثنوی آدم‌ها»