بوسه‌ گرگ

گرگی ... بوسه‌ای ... با همه ... و ... بر همه (از من / درباره‌ی هر آنچه که در من / می‌گذرد)

بوسه‌ گرگ

گرگی ... بوسه‌ای ... با همه ... و ... بر همه (از من / درباره‌ی هر آنچه که در من / می‌گذرد)

شناخت کودک (قسمت سیزدهم)

شناخت کودک (قسمت سیزدهم)
کودک، تا حدودِ 2 سالگی، دوست دارد که بزرگ‌ترها با او کودکانه حرف بزنند. نباید با کودک، حرف‌های پخته و عاقلانه زد. فکر نکنید که این‌جوری می‌توانید به کودکِ خود احترام بگذارید و عقل‌ش را رشد بدهید. هرگز این‌جور نیست.
البته مرادم شیوه‌ی اداکردنِ کلمات نیست. مثلن اگر او به «سیب» می‌گوید: «دیب»، شما باید همان سیب را بگویید. مرادم این است به کودک‌تان نه حرف‌های عاقلانه و جدی بزنید، و نه به شیوه‌ی عقلی و جدی.
نکته‌ی دیگر که در بالا نیز اشاره شد،‌این است که اگر کودک، در اداکردن کلمات، اشتباه کرد و مثلن به شما گفت: من «دیب» م‌خوام»، شما هرگز به بچه تذکر ندهید و کلمه‌اش را اصلاح نکنید. تنها کاری که باید بکنید این است که بدون اشاره به اشتباهِ بچه، بگویید: «باشه؛ الان برات سیب می‌یارم». و چه بهتر که چند بار تکرار کنید: «خب، عزیزم، سیب می‌خوای؟ الان به‌ت سیب می‌دم. سیب خیلی خوشمزه است؛ به به؛ اینم سیب». و البته روی کلمه سیب، تأکید نکنید. مثلن کلمه‌ی سیب را بلند نگید. خیلی عادی چند بار، با جمله‌های عادی و مختلف، تکرار کنید.
سید هادی جعفری امان آبادی (1395/10/16)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد